استفاده عمومي ممنوع!

در آن هنگام که خداوند بر حضرت آدم احسان کرد و باغ زندگي او را به وجود «حوا» معنا بخشيد، غم تنهايي را از او زايل ساخت. از آن زمان به بعد که عالم را بقايي و آدم را اميدي به حرکت آورد، خيمه زندگي بشر بپا شد. در حالي که نيمي از آن را «زن‏» استوار کرده بود، موجودي که بدون او، براي نظام آفرينش، آغاز و انجامي تصور نمي‏شود. بر همين اساس، در آيين حيات‏بخش اسلام براي «زن‏» شخصيتي فوق‏العاده و منزلتي والا مقرر شده است و از او به عنوان موجودي ياد شده که بايد مورد تکريم و مشمول مهر و محبت کافي قرار گيرد. به گونه‏اي که در قرآن کريم سوره‏اي است‏به نام «نساء» و مشتمل بر 176 آيه. علاوه بر اين در اسلام براي تمامي جوانب زندگي فردي و اجتماعي، خانوادگي و زناشويي و حقوق زن، قوانين عادلانه‏اي وضع شده است. و از زنان شايسته آن چنان ياد مي‏کند که گويي هيچ فرشته‏اي نمي‏تواند به مقام او نايل آيد. در ميان قوانين آسماني که خداي متعال، با توجه به نياز زن به امنيت و آرامش، بر او مقرر کرده است، حکم «حجاب‏» است. حجاب قانوني است که نه براي محدود کردن استعدادهاي زنان، بلکه براي محدود کردن خطرهايي است که استعدادها و موجوديت زن را تهديد مي‏کند. ديدگاه اسلام به اجتماع و مسائل آن، کاملا حکيمانه است. اسلام مي‏خواهد جامعه‏اي آن چنان پاک بسازد که در آن اثري از فساد و انحراف وجود نداشته باشد. از جمله عوامل اساسي که پاکيزگي اجتماع و سلامت اخلاقي را ضمانت مي‏کند، حکم حجاب است. با وجود حجاب، زنان از بي عفتي و عشوه‏گري و انحراف باز داشته مي‏شوند و موجب صيانت‏خانواده و جلوگيري از به هم پاشيدگي آن مي‏گردد. «حجاب‏» ايمني بخشنده و نگهبان جامعه است و هرگز هيچ جامعه‏اي نمي‏تواند از پاکي و امنيت اجتماعي برخوردار باشد، مگر وقتي که زنانشان نخواهند بي‏بند و بار و برهنه باشند; زيرا «بي‏حجابي‏» همچون «وبا» يي است که در صورت گسترش آن در ميان توده مردم، بسيار زود همه را آلوده و بيمار مي‏کند. اسلام با دورانديشي کامل، پيروان خود را به حجاب و ترک خودنمايي امر مي‏کند تا پيش از وقوع حوادث خانمان برانداز و شيوع فساد، ريشه‏هاي آن خشک گردد و امکان رشد فساد اجتماعي بوجود نيايد.

 

«بي‏حجابي و پيامدهاي آن‏»

 

1. روي‏آوري جوانان به انحرافات جنسي

جوان در دوران بلوغ، به علل مختلف، دچار هيجان و ميل جنسي زيادي مي‏گردد. هرگاه اين هيجان‏ها و فشارهاي جنسي، با ديدن صحنه‏هاي تحريک‏کننده و چهره‏هاي بزک کرده زنان بي‏حجاب، همراه باشد، جوان را آن چنان بي‏اختيار مي‏کند که دوست دارد با هر وسيله ممکن، شهوت خود را خاموش سازد. چنان که حضرت امام رضاعليه السلام مي‏فرمايند: «خداي متعال چشم اندازي به گيسوان زنان را حرام دانست; زيرا موجب تحريک مردان گشته، در نتيجه آن، مفاسد و انحرافاتي به وقوع خواهد پيوست که نه حلال است و نه پسنديده‏» (1)

آيا زنان بي‏حجاب، که عامل اصلي انحراف جوانان هستند، در جرم و کيفر آنان شريک نيستند؟ و آيا اينان نبودند که با خودنمايي و هرزگي خود، غرايز جوانان را تحريک کرده و روانه فساد نمودند؟ به هر حال، زنان بي‏حجاب، بايد کيفر نابساماني‏هاي اجتماعي و رواني که براي ديگران پيش مي‏آورند، به عهده بگيرند.

 

2. بي حجابي و خيانت‏هاي خانوادگي

از آن زمان که بي‏حجابي در ميان زنان رواج يافت، خيانت‏هاي خانوادگي نيز گسترش پيدا کرد. از آن پس، پيوسته آمار آن رو به افزايش رفته است. بي شک در بسياري از موارد، شوهر خود زمينه اين خيانت‏ها را فراهم مي‏نمايد; زيرا با همراه بردن همسرش به مجالس مختلط و منحرف کننده و سينماها و تئاترها، عملا بين او و بيگانگان، آشنايي برقرار مي‏کند. بيگانگاني که در اغلب موارد هيچ گونه تعهد و ايماني در آنان ديده نمي‏شود. يا آن که مرد، همسرش را وادار مي‏کند تا با مهمانان به گرمي دست دهد و با لبخند، خوش آمدگويي کند. سپس، از آنان پذيرايي کند، آن چنان که گويي همه با او محرمند! همين رفت وآمدها نامشروع، موجب مي‏شود که روابط خانوادگي سست گردد و اختلافات زندگي شروع شود. اينجاست که کاخ زيبايي خانواده از هم پاشيده و فرو مي‏ريزد و بدبختي کودکان آغاز مي‏گردد.

 

3. دخترربايي و تجاوزات به زنان و دختران

زن و دختري که زيبايي‏هاي خود را به ديگران نشان مي‏دهند و غرايز جنسي مردان را تحريک مي‏کنند، بايد تاوان اين رفتار ناصواب را با ريختن آبرو و پذيرفتن آسيب جسمي و رواني بپردازند. نظر جوانان منحرف به زنان بي‏حجاب، چيزي جز از دست دادن آبروي آنان نيست. پس تجاوز و ربودن آنان امر عجيبي نيست! دختر ربايي در کشورهايي که به حجاب معتقد نيستند، بيداد مي‏کند. بر اساس گزارش روزنامه گاردين، در آمريکا (واشنگتن) در هر 15 دقيقه، يک دختر ربوده مي‏شود (2) يا در گزارش آمده است: آمارهايي که از کيف‏هاي دختران دانشجو در انگلستان به عمل آمده، نشان مي‏دهد که 80 درصد آنان، قرص ضدبارداري با خود همراه دارند. (3)

 

حال سؤال اين است، با توجه به سرانجام بي‏حجابي کدام يک از اين دو نمونه «زن بي‏حجاب و بانوي باحجاب‏» بهترند؟ کدام يک متين و محترم‏ترند؟ مقام و منزلت کدام عالي‏تر است؟

در آخر مي‏توان گفت: تفاوت ميان زن بي‏حجاب و باحجاب مانند تفاوت اتومبيل شخصي و اتومبيل همگاني (اتوبوس، تاکسي) است. اتومبيل همگاني مورد استفاده عموم است. ولي اتومبيل شخصي، تنها به صاحبش اختصاص دارد. و زن بي‏حجاب کالاي همگاني است; زيرا همه مردم قادرند آزادانه از او بهره‏مند شوند. چگونه است که فردي حاضر نيست اتومبيل شخصي خود را به دست راننده‏اي بي انصاف يا حتي دوست‏خود بسپارد چون ممکن است موجب خرابي آن شود. ولي حاضر مي‏شود ناموس خويش را در اختيار ديگران قرار دهد تا در معرض انواع بيماري‏ها قرار گيرد.

 

منبع: کتاب «خواهرم حجاب سعادت است‏»، نوشته: محمد ابراهيم الموحد القزويني، مترجم: يوسف آبادني

 

پي‏نوشت:

1. بحارالانوار. ج 6، ص 103

2. مجله لبناني «الدستور»، 1980

3. روزنامه مصري «الاهرام‏»، 1980